محمدحسین یوسفی- خبرنگار: به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، در ابتدای این جلسه، سیدعلی میرفتاح نام این نشست را برگرفته از شعری از مولوی دانست که میگوید: «چه شکر فروش دارم که به من شکر فروشد/ که نگفت عذر روزی که برو شکر ندارم».
وی افزود که استفاده از واژههای شیرین و ادبیات فاخر فارسی میتواند هم پیام را منتقل کند و هم ذائقه مخاطب را شیرین سازد، اما متأسفانه امروزه کمتر از این ظرفیت بهرهبرداری میشود.
میرفتاح در ادامه به نقش قصههای پیامبران در ادبیات فارسی پرداخت و تأکید کرد: هدف از بازخوانی این قصهها، اثبات صحت تاریخی یا علمی آنها نیست، بلکه دریافت آموزهها و مفاهیم فرهنگی و انسانی آنهاست. وی با اشاره به مثالی از ادبیات عرب، توضیح داد که داستانها در سطحی فراتر از واقعیتهای عینی قرار دارند و جنبههای علمی و تاریخی آنها نباید ملاک قرار گیرد.

مدرس جلسه «بازار شکرفروشان»، در بخش دیگری از سخنان خود، به قصه حضرت آدم (ع) به عنوان نخستین انسان و پیامبر اشاره کرد و گفت: در مطالعات تاریخی مدرن، این داستانها دو خط موازی با تاریخ تمدن دیده میشوند. وی همچنین به مفهوم «جن» و ریشههای آن در زبان فارسی و عربی پرداخت و درباره تفاوت «روح» و «جان» در متون قرون وسطی توضیحاتی ارائه کرد.
میرفتاح ضمن قرائت بخشهایی از کتاب «تاریخ طبری» درباره حضرت آدم، به اهمیت زبان به عنوان ابزار فرماندهی شیطان اشاره کرد و یادآور شد که بسیاری از گناهان انسانها از طریق زبان انجام میشود.
وی در ادامه با تشبیه بدن انسان به یک مملکت، عقل را به عنوان وزیر و دلی را راهنما معرفی کرد و درباره کشمکش بین عقل و هوا و تأثیر آن بر سرنوشت انسان سخن گفت.

همچنین در این جلسه، میرفتاح درباره سجده فرشتگان به آدم توضیح داد و تأکید کرد: این سجده نماد پذیرش سلطه آدم بر فرشتگان است و کسانی که سجده نکردند، این سلطه را نپذیرفتهاند.
این استاد ادبیات، در پایان، بخشهایی از کتاب «شرف النبی» نوشته خرگوشی، از عالمان اهل سنت قرن پنجم در نیشابور را خواند که در بخشی از این روایتها، امام حسن (ع) به دلیل سن کم در زمان شهادت پیامبر (ص)، از یکی از اقوام خود درباره چهره پیامبر سؤال میپرسد و وی آن را وصف میکند
نظر شما